پیوند ها
نوروز در ایران باستان به پیشینه، مراسم و رویدادهای مربوط به نوروز در ایران باستان میپردازد. قدمت نوروز و وجود این جشن به زمانهای پیش از شکلگیری ایران و قبل از دوره مادها و هخامنشیان برمیگردد، ولی نام آن در اوستا نیست. از سه هزار سال پیش از میلاد، در آسیای میانه و آسیای غربی دو عید، رواج داشتهاست، عید آفرینش در اوایل پاییز و عیدرستاخیزی که در آغاز بهار، برگزار میشدهاست. بعدها دو عید پاییزی و بهاری به یک عید تبدیل گردیده و سر بهار جشن گرفته میشدهاست.
در ایران آیین مرگ و رستاخیز سیاوش «ایزد شهید شوندهٔ گیاهی ایران» با نوروز پیوند خورده است؛ به این ترتیب که چند روز پیش از عید، به سوگ سیاوش مینشستند و با فرارسیدن نوروز، به جشن و شادی دست میزدند؛ چنانکه گویا سیاوش، زنده شده باشد. آریاییها که وارد منطقه شدند بن مایههایی مانند فروهرها و بازگشت ارواح را با خود آورده و به تدریج آیین خود را با باورهای قبلی رایج در منطقه ادغام نمودند. از جمشید پادشاه مشهور پیشدادی به عنوان بنیانگذار این جشن یاد گردیدهاست. از پژوهشهایی که در تطبیق نوروز ایرانی و نوروز قبطی (نوروز مصری) و تأثیر و تأثر آن دو، به عمل آمده، بر میآید که نوروز ایرانی در زمان داریوش بزرگ و توسط او در مصر رایج گردید. دربارهٔ نوروز و سنتهای وابسته بدان تا چند دهه قبل منابعی قدیمتر از ایام ساسانیان که به دست نویسندگان مسلمان نوشته شده بود، وجود نداشت. اما با کشف بایگانیهای دولتی اشکانیان در تاجیکستان معلوم گردید که نوروز در دوران شاهنشاهی اشکانیان و ایامی قدیمتر از دو هزار سال پیش در آغاز بهاران بودهاست.
در تمام دوران ساسانی نوروز جشن ملی همهٔ ایرانیان بهشمار میرفتهاست. به همین جهت حتی مردمی که پیرو آئین زرتشت نبودهاند اما در حوزهٔ حکمرانی ایران زندگی میکردند، نیز در آن شرکت داشتند. شواهدی وجود دارد که در دوران ساسانی سالهای کبیسه رعایت نمیشدهاست. روز برگزاری مراسم نوروز در هر دوره ۴ ساله، یک روز از موعد اصلی خود عقب میماند و در نتیجه زمان نوروز در این دوران همواره ثابت نبوده و در فصلهای گوناگون سال جاری بودهاست. پنج روز نخست فروردین جشنی همگانی بین عموم مردم بود از اینرو آن را نوروز عامه نامیدهاند. روز ششم فروردین که جشن نوروز به گونهٔ درباری برگزار میشده است نوروز بزرگ نام داشتهاست. مجموعهٔ رسمهای جشن بهاری نوروز با جشن سوری و آتشافروزی آغاز میشد و پس از برگزاری مراسم سال نو، در روز سیزده فروردین پایان مییافتهاست. شرح آیین نوروز و تشریفات وابسته به آن به تفصیل در تاریخ نگاری دوران اولیه اسلام آمدهاست، که قدیمیترین سند در این دوره به جاحظ دانشمند سدهٔ سوم هجری تعلق دارد.
نوروز واژهای است مرکب از دو جزء که روی هم به معنای روز نوین است. اصل زبان پارسی میانه این واژه «نوکروچ» (Nok roc) یا «نوگروز» (Nogriz) است. به معّرَب آن «نیروز» گفته میشود.[۲][۳]
ابوریحان بیرونی که نوشتههایش در زمینهٔ نوروز غنیترین و معتبرترین آثار مکتوب است میگوید «نوروز نخستین روز است از فروردین ماه و از این جهت روزِ نو نام کردند که پیشانی سال نوست.»[۴]
قدمت نوروز و وجود این جشن به زمانهای پیش از هخامنشیان و مادها برمیگردد. جشن نوروز با مرور زمان و تحولِ تدریجی جنبههای متعدد دینی و رسمی و سیاسی پیدا کردهاست.[۵]
مهرداد بهار نوشته است، از سه هزار سال پیش از میلاد، در آسیای غربی دو عید، رواج داشتهاست، عید آفرینش در اوایل پاییز و عید رستاخیزی که در آغاز بهار، برگزار میشدهاست. بعدها دو عید پاییزی و بهاری به یک عید تبدیل گردیده و سر بهار جشن گرفته شد.[۶] به اعتقاد مهرداد بهار، احتمالاً نوروز، عیدِ رایج در میان بومیان نجد ایران پیش از مهاجرت آریاییهابودهاست.[۷]
از جشن نوروز در اوستا و ادبیات اوستایی هیچ نام برده نشده، چنانکه از مهرگان نیز اشارتی نیست.[۸] به عقیدهٔ مهرداد بهار نوروز در اوستا مطرح نمیشود، چون یک عید ملی محسوب میشده و اوستا یک کتاب دینی است و جشنهای خاص خودش را داشتهاست.[۹] بعد از گذشت زمان، سرانجام دین زرتشتی، هم جشن مهرگان را که در آغاز یک عید بومی بوده و هم نوروز را میپذیرد.[۱۰]
در ارتباط با فرارسیدن سال نو، فرهنگ بومی وسیعی با وجوه مشترک از درهٔ سند تا آسیای غربی به چشم میخورد[۱۱] بدین ترتیب که هرساله جشن آیین باشکوهی، در بزرگداشتِ ایزد گیاهی برگزار میشده است. هر چند که مناسک این جشن، در همه جا کاملاً همسان نبوده است. معمولاً در این جشنها که به جشن مرگ و رستاخیز ایزد گیاهی معروف بود، ابتدا مراسم سوگواری برگزار میشد و سپس، گو اینکه ایزد گیاهی زنده شده، به شادی و پایکوبی میپرداختند. به این ترتیب، میپنداشتند که ایزد گیاهی، لطف خود را شامل حال آنها خواهد کرد و آن سال محصولات پربارتری خواهند داشت. مرگ و رستاخیز ایزد گیاهی، همواره با آغاز سال نو همراه بودهاست و هدف از برگزاری این آیینها، جلبِ ترحمِ ایزدِ باروری و در نتیجه، برانگیختن نیروهای زایای طبیعت بودهاست.[۱۲]
در قلب هر اسطورهٔ باروری، ایزدانی موسوم به «ایزدان گیاهی» قرار داشتند که مرگ و رستاخیز آنها نمایانگر زمستان و بهار طبیعت بود. این ایزدان که سرشتی گیاهی داشتند، به شدت مورد احترام اقوام بدوی بودند. مردم با ادای احترام بسیار به پیشگاه این ایزدان، میکوشیدند با جلب محبت آنها سالی پربار و فراخ پیش رو داشته باشند. از جمله ایزدان گیاهی میتوان به اوزیریس (در اساطیر مصر) وآتیس (در اساطیر یونانی) و دموزی (در اساطیر سومری) اشاره کرد.[۱۳]
اعتقاد به مرگِ ایزدِ گیاهیِ شهید شونده در بین بومیان نجد ایران و دیگر ادیان آسیای غربی نیز به چشم میخورد و در هر منطقه بنابر آیین محلی خود اجرا میشده است. در شهادتِ این ایزد، عزاداریهای عمومی برپا میشد. سینهزنی، زنجیرزنی، زخم زدن به خویشتن و زاریها، از مراسم معمول در این عزاداریها بودهاست، به ویژه زنان در گریستن و زار زدن عهدهدار وظایف مشخصی بودند. در کتاب تاریخ بخارا (نوشته شده در ۳۳۲ قمری) آمدهاست که زمان انجام عزاداریهای سیاوشی قبل از نوروز بودهاست. [یادداشت ۱] آثار متعددی به صورت نقش بر دیوار در پنجکینت در درهٔ رود زرافشان در تاجیکستان یافت شدهاست که عزاداریهای سیاوشی را میرساند.[۱۴]
در ایران، آیین مرگ و رستاخیز سیاوش با نوروز پیوند خورده است؛ به این ترتیب که چند روز پیش از عید، به سوگ سیاوش مینشستند و با فرارسیدن نوروز، به جشن و شادی دست میزدند؛ چنانکه گویا سیاوش، زنده شده باشد.[۱۵]
کهنترین یادگار اسطورهٔ سیاوش، مربوط به سه هزار سال پیش از میلاد در حوالی سمرقند (واقع در ازبکستان) است، زمانی که هنوز آریاییان روی به سوی فلات ایران ننهاده بودند. سنگ نگارهای از این تاریخ به دست آمدهاست که سوگ سیاوش، به روشنی بر آن کنده شدهاست. به این ترتیب، آیینهای سوگ سیاوش، ابتدا در فرارود (امروزه کشورهای ازبکستان، تاجیکستان جنوب قرقیزستان و قزاقستان را در برمیگیرد) و آسیای میانه، شکل گرفته و سپس در بخشهایی از ایران، رواج یافتهاست.[۱۶]
اسطورهٔ سیاوش نمادی از باورهای خاص فرهنگ کشاورزی جوامع آسیایی دربارهٔ خزان و بهار، خشکسالی و باران و زندگی گیاه است. این اسطوره در دورهٔ قبل از ورود آریاییها، ملهم از اساطیر ایزدان گیاهی فرارود، در نجد ایران و درّهٔ سند، صورتی منطبق با فرهنگ ایران یافت و بهطور متمرکز برای مدت زمان حدود سه هزار سال در آسیای میانه به شیوهٔ آیینهای نمایشی به اجرا درآمد. این آیین هرساله همزمان با رخداد طبیعی فصل بهار به شیوهای خاص برگزار میشد. اسطورهٔ حماسی سیاوش بر دو اصل خیر و شرّ، نیکی و بدی، روشنایی و تاریکی مبتنی است. این دوگانگی در زندگی و افکار انسان کشاورز عصر باستان، به ترتیب، به صورت سرسبزی و خشکسالی، آبادانی و ویرانی، بهار و زمستان جلوهگر شدهاست. این باورها، به ویژه برای کشاورزان ساکن نجد ایران، خواه ساکنان بومی و خواه آریاییهای اسکان یافته و کشاورز، با انجام آداب خاص سوگواری سیاوش برای دعوت و تشویق نیروهای زایای طبیعت به زاد و ولد همراه گشت. در تقویمهای سغدی[یادداشت ۲] و خوارزمی آغاز تابستان نوروز محسوب میشد. زمان برگزاری آیین سوگ سیاوش، در پنج روزِ نخستین ماه سال بود و روزِ ششم، موسوم به روز «کین سیاوش» بود. بدین ترتیب، سیاوش در نوروز کشته شد و در ششمین روزِ سال نو یا نوروز بزرگ یعنی روزی کهکیخسرو (پادشاه کیانی) انتقام خون پدرش را از افراسیاب گرفت، رستاخیز کرد.[۱۷] با مرگ سیاوش خشکسالی میشود و با رستاخیز سیاوش که با تولّد و آغاز پادشاهی پسرش کیخسرو محقق میگردد، باران، باریدن آغاز میکند و خشکسالی به سر میآید. کیخسرو به رخسار و رفتار مانند پدر و به عبارتی تکرار وجود اوست. در نگاهی اجتماعی سیاوش در چهرهٔ کیخسرو برای برپایی عدل و داد بازمیگردد.[۱۸]
از معتقدات دیرین آریاییها، جشن فروردگان یا جشن همسپثمیدیه بود که بیش از همه در زمینهٔ اصلی و ابتدایی نوروز تأثیر گذاشتهاست.[۱۹]جشن فروردگان، جشن فروهرها بود و ظاهراً در آن هنگام ده روز و ده شب برگزار میشد. فروهرها همان ارواح مردگانند. نام فروردین که آغاز بهار است، برگرفته از نام فروهرهاست. در فروردین یشت آمدهاست که در مدت جشن فروردگان فروهرهای مؤمنان از اقامتگاههای خود میآیند و مدت ده شب در کنار مردم میمانند، این جشن مربوط به بازگشت مردگان بود. زمان این جشن به حساب گاه شمارهای امروزی، پنج روز آخر اسفند و پنج روز اول فروردین، بحساب میآمد. از زمانی که آغاز سال در اعتدال بهاری تعیین گردید، نوروز، ششمین روز این جشن گشت.[۲۰] آریاییها که وارد منطقه شدند بن مایههایی مانند فروهرها و بازگشت ارواح را با خود آورده و به تدریج آیین خود را با باورهای قبلی رایج در منطقه ادغام نمودند و عید نوروزی اول بهار که سنتی بومی ساکنان نجد ایران بود با سنت بزرگداشت فروهرها درآمیخته و قابل تطبیق با دیگر آیینهای نوروزی غرب آسیا گشت.[۲۱] در فرهنگ آریائی یاد کردن از درگذشتگان قبل از آغاز سال نو امری خیر به حساب میآمد ولی رسم گریستن قبل از نوروز چندان موافق با فرهنگ آریائی نبود و بخصوص در بین زرتشتیان عزاداری و گریستن مرسوم و پسندیده نبوده است.[۲۲]
با آمدن آریاییان و همچنین رشد یکتاپرستی، اسطورهزدایی عظیمی در فرهنگ ایران رخ داد و بسیاری از اساطیر و ایزدان مقدس و باستانی، به حماسهها و تراژدیهای شاهان و پهلوان وارد شدند. از جمله این تحولات فرهنگی تغییر در ماهیتِ شخصیت سیاوش و روایات مربوط به آن است. در پی پیوستن به یگانهپرستی، سیاوش دیگر در ایران یک ایزد بهشمار نمیرفت و به یک پهلوان ایرانی تبدیل گشته بود.[۲۳]
نظر بیرونی و نویسندهٔ نوروزنامه دربارهٔ منشاء نوروز چنین است که ایرانیان عقیده داشتهاند که پس از آفرینش زمین و آسمان و هر چه در آنهاست چندین هزار سال به حال سکون و بی حرکت ایستاده بودهاند چون به فرمان اهورامزدا آغاز به حرکت کردند، حرکت خورشید در آن هنگام از بامداد نخستین روز ماه فروردین یا روز هرمزد و از نخستین نقطه یا دقیقه یا درجهٔ برج حمل (برج بره) بود ولی در سال بعد که در آن روز و ساعت حرکت کرده نتوانست به آن دقیقه برسد و ناچار آغاز سال از جای خود تغییر یافت و عقب افتاد و هر سال در درجات برجهابهطور قهقرایی تغییر یافت تا در یک دور طولانی دوباره به همان روز و ساعت که در آغاز حرکت کرده بود بازآمد و این مدت ۱۴۶۰ سال طول کشید. نخستین کسی که این روز (یعنی نوروز حقیقی) را دریافت کیومرث بود و آن را آغاز تاریخ تعیین کرد و دوباره دور دوم از بامداد روز هرمزد، از نخستین درجهٔ برج حمل و روز اول بهار شروع شد.[۲۴]
در غالب داستانهای اساطیری ایران پیدایش نوروز به زمان پیشدادیان نسبت داده شده و از جمشید پادشاه مشهور پیشدادی به عنوان بنیانگذار این جشن یاد گردیدهاست. فردوسیدر این زمینه چنین سروده است:
همه کردنیها چوآمد پدید | به گیتی جز از خویشتن ندید | |
چو آن کارهای وی آمد به جای | ز جای مهین برتر آورد پای | |
به فر کیانی یکی تخت ساخت | چه مایه بدو گوهر اندر نشناخت | |
که چون خواستی دیو برداشتی | ز هامون به گردون برافراشتی | |
چو خورشید تابان میان هوا | نشسته برو شاه فرمانروا | |
جهان انجمن شد بر تخت او | فرو مانده از فرهٔ بخت او | |
به جمشید بر گوهر افشاندند | مر آن روز را روزٍ نو خواندند | |
سر سال نو هرمزو فرودین | بر آسوده از رنج تن دل زکین | |
بزرگان به شادی بیاراستند | می و جام و رامشگران خواستند | |
چنین روز فرخ از آن روزگار | بمانده از آن خسروان یادگار |
ابوریحان بیرونی در کتاب آثار الباقیه در مورد پیدایش نوروز نوشته است که برخی از علمای ایران میگویند سبب اینکه این روز را نوروز مینامند این است که چون جمشید به پادشاهی رسید دین خود را تجدید کرد و چون این کار خیلی بزرگ به نظر آمد و آن روز، روز تازهای بود جمشید عید گرفت اگر چه پیش از این هم نوروز بزرگ و معظم بود. برخی دیگر از ایرانیان گویند که جمشید زیاد در شهرها گردش نمود و چون خواست به آذربایجان داخل شود بر سریری (تخت پادشاهی) از زر نشست و مردم او را بر دوش خود میبردند و چون آفتاب بر آن تخت بتابید و مردم آن را دیدند این روز را عید گرفتند.[۲۶] بیرونی همچنین از قول زادویه (یکی از افراد بلندپایه در اواخر دوران ساسانی) نوشته است، اهریمن برکت را از آب و گیاه گرفته بود و باد را از وزش بازداشته بود و درختان خشک شدند و دنیا نزدیک به نابودی بود پس جمشید به امر خداوند، برای دیدار اهریمن و پیروان او به دوزخ رفت و دیرگاهی آنجا بماند و چون برگشت جهان به حالت فراوانی و باروری، و مردم به اعتدال رسیدند. در آن روز که جمشید برگشت مانند آفتاب طالع شده بود و نور از او میتابید و مردم از طلوع دو آفتاب در یک روز در شگفت شدند و آن روز را نوروز خواندند و جشن گرفتند و چون چوبهای خشک سبز شدند مردم به یمن این نعمت در هر ظرفی و طشتی جو کاشتند و سپس این رسم میان ایرانیان پایدار ماند. همچنین جمشید در این روز به مردمان دستور داد تا غسل کنند تا از گناهان پاک شوند.[۲۷]
سال در گاهشماری اوستایی نو دوازده ماه سی روزه دارد، نام این ماهها همسان نام ماههای خورشیدی است که در تقویم کنونی ایران باقی ماندهاست. بر این دوازده ماه سی روزه باید پنج روز بهیزگی (پنجه دزدیده، خمسه مسترقه) را افزود. ربع روز که از زمان حرکت انتقالی زمین به دور خورشید باقی میماند در طی ۱۲۰ سال بر یک ماه بالغ میشد که به صورت ماه سیزدهم بر سال خورشیدی افزوده میگردید.[۲۸] بنابراین نوروز و سال شمسی در هر دور ۱۲۰ سال در جای خود قرار گرفته و ثابت میماند و هیچگاه آغاز سال بیش از یک ماه جلو یا عقب نمیافتاد و اغلب حتی الامکان میکوشیدند که آغاز سال را در محل نجومی خود نگاه دارند.[۲۹]
در مورد اجرای آخرین کبیسه اطلاعات دقیقی در دسترس نیست احتمالاً در زمان یزدگرد یکم (شاهنشاهی از ۳۹۹ تا ۴۲۰ میلادی) آخرین کبیسه گرفته شد و از آن پس کبیسه
باغ شاهزاده یا باغ شازده زیباترین باغ تاریخی ایران محسوب میشود. این باغ در حدود ۲ کیلومتری شهر ماهان و حوالی شهر کرمان و در دامنه کوههای تیگران واقع شده و مربوط به اواخر دوره قاجاریه میباشد. این باغ با مختصات جغرافیایی۳۰ درجه و ۱ دقیقه عرض شمالی و ۵۷ درجه و ۱۷ دقیقه طول شرقی میباشد. ارتفاع این منطقه از سطح دریای آزاد ۲۰۲۰ متر است. این باغ مساحتی قریب به ۵/۵ هکتار دارد. دو مجموعه شرقی و غربی دارد. کوشک یا همان عمارتهای آن بسیار زیباست و به صورت دو آشکوبه ساخته شدهاست و سر در آن از معماری خیلی زیبایی برخوردار است که آن را از سایر باغهای ایرانی متمایز و ممتاز میسازد. فوارههای آن چشم هر بینندهای را نوازش میدهد. این فوارهها که در طول باغ قرار دارند زیباترین فواره باغهای ایرانی هستند. زیرا سایر باغهای ایرانی کمتر فواره داشتهاند و یا اگر داشتهاند به این زیبایی نبودهاند. فوارههای زیبای باغ شاهزاده بر اساس اختلاف ارتفاع و نه هیچ نیروی دیگری فعال هستند که این خود دلیلی بر هوش و ذکاوت مردمان کرمان زمین است. طول باغ شاهزاده کرمان ۴۰۷متر و عرض آن ۱۲۲ متر است. و بزرگترین و زیباترین باغ تاریخی ایرانی محسوب میشود. این باغ همه ساله و به ویژه در فصل تابستان و بهار شاهد بازدید تعداد بیشماری از گردشگران از نقاط مختلف کشور است که این باغ دیدنی و دلفریب را برای تماشا انتخاب میکنند واقع شدن منطقه در مسیر عبوری کرمان به بم و در مسیر جاده کهن ابریشم از عواملی است که این محل را برای احداث یک باغ اشرافی مناسب می ساخته است. باغ شاهزاده به گونهای استقرار یافته که حداکثر استفاده از مناظر بدیع داخلی را به صورت زیر امکان پذیر میسازد: در بدو ورود، به ویژه در طبقه فوقانی سردر خانه به غیر از دیدها و مناظر بیرونی باغ، منظره چهارباغ و در جهت عکس آن منظره کوه را امکان پذیر میسازد. این مناظر عمده یعنی رؤیت حرکت آب، حوض ها و آبشارها هرکدام به نوبه خود تأکیدی بر محورهای عمود بر محور اصلی دارند و توأم با نظام گیاهی مناظر بدیع داخلی را ارائه میدهند.
این باغ ابتدا به دستور محمد حسن خان سردار ایروانی حاکم وقت کرمان ساخته شد و بنای درون آن بعداً توسط عبدالحمید میرزا ناصرالدوله حاکم کرمان طی یازده سال حکمرانی وی (۱۲۹۸ ه . ق تا ۱۳۰۹ ه. ق) ساخته شد و با مرگ وی نیز بنای آن نیمه تمام رها شد. گفته میشود وقتی خبر پپ ناگهانی حاکم را به ماهان میبرند، بنّایی که مشغول تکمیل سردر ساختمان بود تغار گچی را که در دست داشته محکم به دیوار کوبیده و کار را رها کرده و فرار نموده است. به همین علت جاهای خالی کاشیها را بر سردر ورودی میتوان دید. تاریخ بنای باغ ۱۲۷۶خورشیدی است.
این باغ از نمونه باغ تختهای ایرانی است و در زمینی مستطیلی شکل به مساحت پنج و نیم هکتار بنا شده و دارای سردر ورودی بسیار زیبایی است. بناهای باغ عبارتند از کوشک اصلیهو یعنی سکونتگاه دائمی و یا فصل مالک که در انتهای فوقانی باغ قرار دارد. سردر خانه در مدخل باغ به صورت بنایی خطی جبهه ورودی باغ را اشغال کرده و در دو طبقه بنا گردیده است. طبقه فوقانی دارای اتاقهایی است که برای زندگی و پذیرایی پیش بینی شدهاند. سایر بناهای خدماتی باغ از حصار اصلی استفاده نموده و به صورت دیواری مرکب بناهای مختلف خدماتی را در نقاط مناسب در خود جا داده است . این باغ علاوه بر سردر، شامل عمارت شاهنشین و حمام نیز میباشد. در حال حاضر قسمت شاهنشین، به یک رستوران تبدیل شده و توسط بخش خصوصی اداره میشود.
در این باغ درختان میوه متنوعی به چشم میخورند و در جلوی عمارت هم حوضها و فوارهها آبنمای زیبایی را تشکیل دادهاند. منبع آب باغ رودخانه کوچک تیگران است. مسعودی بنای این باغ را از جنبههای مختلف معماری و نقش آب در آن بررسی کرده است .
هر ساله گردشگران از این باغ زیبای ایرانی بازدید میکنند و از زیبایی و طراوت آن لذت میبرند. باغ شاهزاده در تاریخ سی ام تیرماه ۱۳۹۰ به ثبت جهانی یونسکو رسیده است.
در زمستان ۱۳۹۲ خبری منتشر شد در این خصوص که با هشدار رسمی یونسکو به سازمان میراث فرهنگی، در صورت تملک بخشهایی از این باغ توسط بخش خصوصی و تبدیل عمارتهایی از آن به اقامتگاههای گردشگران و مسافران، یونسکو اقدام به خروج نام این باغ از فهرست جهانی خود مینماید. در بیانیه یونسکو اعلام شدهاست که هرگونه تغییر و بازسازی اماکن تاریخی ثبت جهانیشده باید زیر نظر این سازمان و با اجازه آن انجام شود که حضور بخش خصوصی در بخشهایی از این باغ، از جمله موارد نقض این قانون محسوب میشود.
ارگ رایِن یکی از بزرگترین بناهای خشتی جهان است. این بنای تاریخی بزرگ با مساحتی بیش از بیست و دو هزار مترمربع، دومین بنای خشتی بزرگ جهان بعد از ارگ بم است که هرساله میزبان هزاران گردشگر داخلی و خارجی است.
ارگ راین در جنوب غربی شهر کنونی راین در استان کرمان ایران قرار دارد. این بنای خشتی تا حدودی به ارگ تاریخی بم شبیهاست و بر بالای تپهای قرار دارد.
تاریخچه
قلعه راین یکی از مهمترین آثار تاریخی کهن راین است و بر موجودیت راین قبل از اسلام مهر تأیید می نهد. گفته میشود قدمت آن به دوره ساسانیان بر میگردد. در تاریخ کرمان، از قلعه راین در قرن اول ه.ق. نام برده شدهاست. قلعههایی با قدمت و سابقه بیشتر در این محل وجود داشته که بر اثر حوادث طبیعی از بین رفتهاند.
ارگ راین یک از دژهای فرمانروایی میرزا حسین خان(راینی)بوده که در زمان نادر شاه افشار و پسر او محمد علی خان در زمان زندیه بودهاست. این ارگ پس از سرنگونی زندیه به دست آغا محمد خان قاجار جای زندگی نوادگان میرزا حسین خان نامی به میرحسینی بوده که هنوز گروهی از انان در این شهر و بیشترشان در شهر کرمان باشنده هستند.فرمانروایی پدر و پسر در این ولایت نشان از رخنه و محبوبیت آنان در این سرزمین دارد.تا انجا که این ارگ در بسیاری از منابع با نام ارگ میرزا حسین خان نامیده شدهاست.
توصیف قلعه
نقشه قلعه تقریباً مربع شکل و با چندین برج در اطراف مزین شدهاست . دور تا دور قلعه را حصاری در برگرفته که ارتفاع آن بیش از ده متر است . تنها ورودی قلعه از جبهه شرقی است که با سر در بزرگ و باشکوه به محوطه داخلی راه دارد.
عناصر قلعه عبارتاند از بازار، اصطبل (تابستانی و زمستانی)، زورخانه، خانههای اعیانی و محله عامه نشین. این قلعه بخش عامه نشین و اعیان نشین دارد و فضاهای معماری مورد نیاز مردم مانند زورخانه، مسجد و اصطبل در آن دیده میشود. مصالح کلی آن خشت خام است.
برچسب های مهم
تقویم۹۷
تقویم
بطور کلی میتوان گفت که گاه شمار ایرانی سابقه ی چهارهزار ساله دارد و طبیعتا در طول این سال ها تغییرات زیادی داشته است اما اصول کلی تبیین تقویم ایرانی براساس حرکت خورشید میباشد با پیشرفت علم نجوم در سالهای مختلف هم چنین توجه دانشمندان به تقویم رسمی با توجه به نیاز اجتماعی و اقتصادی یک کشور به تقویم رسمی تبیین و تنظیم گاه شمار در طول این سالها پیشرفت های زیادی داشته است که از جمله دانشمندانی که اصلاحات مهم و ارزشمندی در گاه شمار ایران ایجاد کرده است خیام میباشد که برای اولین بار گاه شمار جلالی را ارائه کرد که دقیق ترین نظام خورشیدی را بیان میکند
تقویم ایرانی
بطور کلی سیر تغییر و تحول تقویم ایرانی را در دو دوره ی کلی تقویم پیش از اسلام و تقویم بعد از اسلام بررسی و طبقه بندی میکنند تقویم پیش از اسلام گاه شمار باستانی خورشیدی بود و پس از آن بعد از انجام تغییرات و اصلاحات لازم تقویم رسمی کشور با عنوان تقویم هجری قمری کاربرد یافت و از زمانی حدود یک سده گذشته تا بحال تقویم خورشیدی سنتی با ایجاد اصلاحات لازم و تکامل تقویم رسمی کشور است
تغییر گاه شمارها را میتوان در دوره های مختلفی مشاهده کرد گاه شمار های پیش از اسلام را میتوان در بازه های زمانی : پیش از هخامنش ، هخامنش ، زرتشت ، اوستایی کهن ، اوستایی نو ، اشکانی و ساسانی یزدگردی مورد مطالعه و بررسی قرار داد و تقویم پس از اسلام شامل گاه شمار های هجری قمری ، خورشیدی جلالی ، هجری خورشیدی و تقویم رسمی حال حاضر کشور میباشد که در هر دوره ای با پیشرفت علم تقویم هم کامل تر و جامع تر و صحیح تر شده است
تقویم میلادی
تقویم میلادی نخستین بار توسط پزشکی اهل ناپل تنظیم شد که زمان آن به میلاد حضرت مسیح بازمیگردد
در واقع این گاه شمار که بعدها به گاه شمار گرگوری نیز معروف شد از تقویم تقویم ژولینی گرفته شده و اصلاح شده ی آن میباشد و از آنجاییکه در سال ۱۵۸۲توسط پاپ گرگوری سیزدهم تثبیت شد به گاه شمار گرگوری مشهور گردید
اولین کشورهایی که گاه شمار گرگوری را پذیرفتند و به عنوان گاه شمار رسمی خود اعلام کردند کشورهای اروپایی کاتولیک و سپس پروتستان ها و ارتدکس ها بودند و یونان آخرین کشور اروپایی پذیرنده ی این گاه شمار شناخته شده است
پس از آن گاه شمار گرگوری در کشورهای آسیایی نیز گسترش یافت و ژاپن و کره و چین جز اولین ها بودند و به تدریج در تمامی کشورها رایج شد
امروزه تنها کشورهای ایران ، عربستان سعودی، اتیوپی ، نپال و آفریقا از تقویم میلادی استفاده نمیکنند
اما همین تقویم که بعنوان تقویم رسمی در اکثر کشورها شناخته شده است در واقع دارای کاستی هایی هم هست که بزرگ ترین کاستی آن زمان شروع سال میباشد که زمان ابتدای سال را ۱۰ یا ۱۱ دی ماه یعنی اوایل زمستان در نیمکره ی شمالی و اوایل تابستان در نیمکره ی جنوبی اعلام کرده اند که این زمان در واقع هیچ ارتباطی با حرکت وضعی زمین ندارد و به همین دلیل هم است که از نظر زمان بندی و قرار دادن سالهای کبیسه به مشکل برخورده اند
همانطور که میدانید تقویم ایرانی از نظر شروع سال و تنظیم فصل ها بسیار دقیق است و روزهای ماه های مختلف با رخداد هایی همانند اعتدالین و انقلابین هماهنگی خاص و بسیار دقیقی دارد که این نظم و همخوانی در تقویم میلادی وجود ندارد
مشکل دیگر در تقویم میلادی این است که توجهی به مناسبت های مذهبی ندارد و هر ساله زمان مناسب ها از تبدیل تاریخ قمری آن به تاریخ میلادی بدست می آید- تقویم۹۷
برچسب های مهم
تعطیلات رسمی سال ۹۶ – فروردین مناسبتهای سال ۹۶ – فروردین
۱ـ جشن سال نو ۷- روز جهانی تأتر
۲ـ تعطیلات عید نوروز ۱۰- ولادت امام محمد باقر (ع)
۳- تعطیلات عید نوروز ۱۲- شهادت امام علی النقی الهادی (ع)
۴ـ تعطیلات عید نوروز ۱۸- روز جهانی بهداشت
۱۲ـ روز جمهوری اسلامی ۱۹- ولادت امام محمد تقی (ع)
۱۳ـ جشن سیزده بدر ۲۴-ولادت حضرت زینب (س)
۲۲ـ ولادت حضرت علی و روز پدر ۲۵-روز بزرگداشت عطار نیشابوری
۲۹-روز ارتش جمهوری اسلامی
تعطیلات رسمی سال ۹۶ - اردیبهشت مناسبتهای سال ۹۶ - اردیبهشت
۵- مبعث رسول ۱- بزرگداشت سعدی
۲۲- ولادت حضرت قائم و جشن نیمه شعبان ۲- روز زمین پاک
۳-شهادت امام موسی کاظم(ع) – روز بزرگداشت شیخ بهایی
۱۰-ولادت امام حسین(ع) و روز پاسدار
۱۱-ولادت حضرت ابولفضل – روز جانباز
۱۱- روز جهانی کارگر
۱۲- ولادت امام زین العابدین
۱۲- روز معلم – شهادت استاد مطهری
۱۵-روز جهانی ماما
۱۸-روز جوان – ولادت علی اکبر
۱۸-روز جهانی هلال اهمر
۲۰- روز جهانی فردوسی
تعطیلات رسمی سال ۹۶-خرداد مناسبتهای سال ۹۶- خرداد
۱۴- رحلت حضرت امام خمینی ۱- بزرگداشت ملاصدرا
۱۵- قیام خونین ۱۵ خرداد ۳-فتح خرمشهر در عملیات بیت المقدس-روز مقاومت
۴-روز مقاومت و پایداری – روز دزفول
۱۵- روز جهانی محیط زیست
۲۰- روز جهانی محیط زیست
۲۳-شب قدر
۲۴- ضربت خوردن حضرت علی
۲۵-روز ملی گل و گیاه
۲۵-شب قدر
۲۶-شهادت حضرت علی(ع)
۲۷-شب قدر
۲۷- روز جهاد کشاورزی
۲۷- روز جهانی بیابان زدایی
۳۰- درگذشت دکتر علی شریعتی
۳۱- شهادت دکتر چمران
تعطیلات رسمی سال ۹۶ – تیر مناسبتهای سال ۹۶ – تیر
۵- عید سعید فطر ۱- روز اصناف
۶- تعطیلی به مناسبت عید سعید فطر ۵- روز مبارزه با مواد مخدر
۲۹-شهادت امام جعفر صادق (ع) ۷-روز قوه قضائیه – شهاادت دکتر شریعتی
۸- روز مبارزه با صلاح های شیمیایی و میکروبی
۱۰- روز صنعت و معدن
۱۴- روز قلم
۲۵-روز بهزیستی و تامین اجتماعی
۲۷- اعلام پذیرش قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت
تعطیلات رسمی سال ۹۶ – مرداد مناسبتهای سال ۹۶ – مرداد
۳- ولادت حضرت معصومه (س) – روز دختر
۶- روز ترویج آموزشهای فنی و حرفه ای
۸- روز بزرکداشت شهاب الدین سهروردی
۱۳- ولادت امام رضا (ع)
۱۴- صدور فرمان مشروطیت
۱۷- روز خبرنگار
۲۸- سالروز کودتای ۲۸ مرداد
۳۱- شهادت امام محمد تقی (ع)
تعطیلات رسمی سال ۹۶ – شهریور مناسبتهای سال ۹۶ – شهریور
۱۰- عید سعید سعید قربان ۱- روز بزرگداشت ابوعلی سینا- روز پزشک
۱۸- عید سعید غدیر خم ۲-آغاز هفته دولت
۴- روز کارمند
۵- بزرگداشت زکریای رازی – روز داروساز
۷- شهادت امام باقر (ع)
۸- روز مبارزه با تروریسم
۹- روز عرفه
۱۱- روز صنعت چاپ
۱۳- روز بزرگداشت ابوریحان بیرونی
۱۳-روز تعاون
۱۵- سالروز قیام ۱۷ شهریور
۱۹- وفات آیت الله طالفانی
۲۱- روز سینما
۲۲- روز بزرگداشت برنامه نویسان
۲۷- روز شعر و ادب پارسی – بزرگداشت شهریار
۳۰- روز گفتوگوی تمدنها
تعطیلات رسمی سال ۹۶ – مهر مناسبتهای سال ۹۶ – مهر
۸- تاسوعای حسینی ۵- روز جهانی جهان گردی
۹- عاشورای حسینی ۷- روز آتش نشانی و ایمنی
۸- روز بزرگداشت مولوی
۸- روز جهانی ناشنوایان
۸- روز جهانی ترجمه و مترجم
۱۱- شهادت امام زین العابدین (ع)
۱۳- روز نیروی انتظامی
۱۳- روز جهانی معلم
۱۴- روز دامپزشکی
۱۶- روز جهانی کودک
۱۷- روز جهانی پست
۰ ۲- روز بزرگداشت حافظ
۲۲- روز جهانی استاندارد
۲۳-روز جهانی عصای سفید
۲۴- شهادت امام زین العابدین (ع) به روایتی
۲۵-روز جهانی ریشه کنی فقر
۲۶-روز تربیت بدنی و ورزش
تعطیلات رسمی سال ۹۶ – آبان مناسبتهای سال ۹۶ – آبان
۱۸- اربعین حسین ۱- روز آمار و برنامه ریزی
۲۶- رحلت رسول اکرم – شهادت امام حسن مجتبی
۲۸- شهادت امام رضا (ع)
۷- روز کوروش بزرگ
۸- روز نوجوان
۱۳- روز دانش آموز
۱۴- روز فرهنگ عمومی
۱۸- روز ملی کیفیت
۲۴- روز کتاب و کتابخوانی
۲۶- روز جهانی فلسفه
۲۹- آبان هجرت پیامبر اکرم از مکه به مدینه
تعطیلات رسمی سال ۹۶ – آذر مناسبتهای سال ۹۶ – آذر
6-شهادت امام حسن عسگری (ع)
۱۵- میلاد رسول اکرم و امام جعفر صادق (ع) ۵- روز بسیج مستضعفان
۶- شهادت امام حسن عسگری (ع)
۷- روز نیروی دریایی
۱۰- میلاد رسول اکرم به روایت اهل سنت
۱۰- روز مجلس
۱۲- تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
۱۳- روز بیمه
۱۵- روز حسابدار
۱۶- روز دانشجو
۲۵- روز پژوهش
۲۶- روز حمل و نقل
۳۰- جشن شب یلدا
تعطیلات رسمی سال ۹۶ – دی مناسبتهای سال ۹۶ – دی
۴-ولادت حضرت مسیح(ع)
۵- روز ملی ایمنی در برابر زلزله
۶- ولادت امام حسن عسگری (ع)
۸- وفات حضرت معصومه (ع)
۱۱ -آغاز سال ۲۰۱۸
۲۷- امضای توافق نامه برجام و پایان تحریم ها
تعطیلات رسمی سال ۹۶ – بهمن مناسبتهای سال ۹۶ – بهمن
۲۲- روز پیروزی انقلاب اسلامی ۱- زادروز فردوسی
۳۰- شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) 3- ولادت حضرت زینب (س) – روز پرستار
11-شهادت حضرت فاطمه(س) به روایتی
۱۹- روز نیروی هوایی
۲۲- حمله به سفارت روسیه و قتل سفیر روسیه
تعطیلات رسمی سال ۹۶ – اسفند مناسبتهای سال ۹۶ – اسفند
۲۹- روز ملی صنعت نفت ۲- روز جهانی زبان مادری
۵- روز بزرگداشت زمین و بانوان
۵- روز بزرگداشت خواجه نصیرالدین – روز مهندس
۷- روز وکیل مدافع
۱۴- روز احسان و نیکوکاری
۱۵- روز درخت و درختکاری
۱۷- ولادت حضرت فاطمه زهرا – روز زن
۲۷- ولادت امام محمد باقر (ع )
۲۹- شهادت امام علی النقی الهادی (ع)
طبق مطالعات انجام شده تقویم ایران از گاه شمار بابلیان که هم گاهشمار خورشیدی بوده و هم مهی گرفته شده و بعد از آن خود ایرانیان تقویم خورشیدی را فقط بر مبنای حرکت خورشید در طول روز و سال ابداع کردند . بطور کلی تقویم یا همان گاه شمار در طول تاریخ تغییرات زیادی داشته و با ظهور زرتشت تقویم ازگاه شمار هخامنشی به تقویم زرتشتی تغییر یافت و در ایران رسمیت پیدا کرد.
پس از ورود اسلام به ایران در دوره ی ساسانیان علاوه بر تقویم خورشید ، گاه شمار قمری نیز استفاده میشد.
از جمله دانشمندانی که در دوره اسلامی دست به تنظیم گاه شمار زد خیام بود که موفق به ارائه ی گاه شمار جلالی شد.
به همین ترتیب در دوره ی اسلامی نیز تقویم تغییرات زیادی کرد تا امروز تقویم رسمی به تصویب مجلس شورای اسلامی در سرتاسر ایران رواج دارد.
در ادامه سیر تحول گاه شمار ایرانی را با جزئیات بیشتری شرح میدهیم:
تقویم هخامنشی قدیمی ترین تقویم ایران است . هممانطور که پیش از این اشاره شد برگرفته از تقویم خورشیدی – قمری بابلیان میباشد.
این تقویم بدلیل نیاز کشاورزان به تعیین فصول سال ساخته شد . تقویمی ۳۶۰ روزه ، با ۱۲ ماه سال که هر ماه به ۳ بخش تقسیم میشده و هر ۶ سال یکبار ، یک سال ۱۳ ماهی میشد تا بر اساس گردش قمری نیز تقویم تنظیم باشد.
در دوره هخامنشیان منجمان به طور دقیق یک سال را برابر با ۳۶۵ روز و ۶ ساعت و ۱۵ دقیقه و ۴۱ ثانیه قرار دادند
این تقویم که بیانگر قدیمی ترین زمانسجی در ایران است تا قبل از گسترش آیین زرتشت در ایران رواج داشت.
این تقویم به ۶ فصل ، با تعداد روزهای متفاوت که گاه نامیده میشد تقسیم میشد و جمع روزهای ۶ فصل به ۳۶۵ روز میرسید.
پس از آن این گاه شمار تحت تاثیر تقویم مصر تغییراتی کرد و گاه شمار اوستایی نو نامیده شد.
در این دوران بدلیل تسلط یونانیان بر سرزمین های ما ، تقویم یونانی جایگزین تقویم زرتشتی شد .
البته اصول تبیین تقویم یونانیان کاملا شبیه به تقویم اوستایی نو بود .
پس از تسلط اعراب بر ایران تقویم قمری جایگزین شد
۴۰۰ سال بعد از حمله اعراب به ایران به دستور ملکشاه سلجوقی ، تقویم جلالی زیر نظر عمرخیام و خواجه نظام الملک طوسی ابداع شد.
برچسب های مهم
ایرانیان نزدیک به چند هزار سال است که شب یلدا -آخرین شب پاییز- را که درازترین و تاریکترین شب در طول سال است تا سپیده دم بیدار میمانند و در کنار یکدیگر خود را سرگرم میدارند تا اندوه غیبت خورشید و تاریکی روحیهی آنان را تضعیف نکند و با به روشنایی گراییدن آسمان به رخت خواب میروند و لختی میآسایند.
اجداد ما این شب را تا به صبح به جشن و پایکوبی به گرد آتش میپرداختند؛ بر خوانی الوان از میوههایی چون هندوانه، خربزه، انار، سیب، خرمالو و به مینشستند. هرچند که زندگی ماشینی و گرفتاریهای روزمره ، موجب ایجاد فاصله میان مردم ایران با سنتها و آیینهای گذشته شده، اما هنوز هم جلوههایی از سنتهای ویژهی ایران باستان در ایامی مانند شب یلدا به چشم میخورد. جشن یلدا در ایران امروز نیز با گرد هم آمدن و شب نشینی اعضای خانواده و اقوام در کنار یکدیگر برگزار میشود. آیین شب یلدا یا شب چله، خوردن آجیل مخصوص، هندوانه، انار و شیرینی و میوه های گوناگون است که همه جنبهی نمادی دارند و نشانهی برکت، تندرستی، فراوانی و شادکامی هستند. در این شب هم مثل جشن تیرگان، فال گرفتن از کتاب حافظ مرسوم است. حاضران با انتخاب و شکستن گردو از روی پوکی و یا پُری آن، آیندهگویی می کنند؛ بزرگان نیز با داستان سرایی و متلگویی، کوچکترها را بر سر ذوق میآورند. گذشتگان ما، تمام شب را در پرتو چراغ و نور و آتش میگذراندند تا اهریمن فرصت دژخویی و تباهی نیابد.
مراسم «شب یَلدا» یا «شب چلّه» یکی از کهنترین جشنهای ایرانی است. در این جشن، طی شدن بلندترین شب سال و به دنبال آن بلندتر شدن طول روزها در نیمکرهٔ شمالی، که مصادف باانقلاب زمستانی است، گرامی داشته میشود. یلدا به زمان بین غروب آفتاب از ۳۰ آذر (آخرین روز پاییز) تا طلوع آفتاب در اول ماه دی (نخستین روز زمستان) گفته میشود. واژه «چلّه» نیز برگرفته از چهل و مخفف «چهله» و صرفاً نشاندهنده گذشت یک دوره زمانی معین (و نه الزاماً چهل روزه) است. اجداد ما بر اثر تجربه و گذشت زمان توانستند کارها و فعالیتهای خود را با گردش خورشید و تغییر فصول و بلندی و کوتاهی روز و شب و جهت و حرکت و قرار ستارگان تنظیم کنند. چله بزرگ از یکمین روز دی ماه (خرم روز) تا دهم بهمن که جشن «سده» است به طول میانجامد و آن را چله بزرگ مینامند به آن دلیل که شدت سرما بیشتر است، آنگاه چله کوچک فرا می رسد که دهم از بهمن تا بیستم اسفند به طول میانجامد و سرما کم کم کاسته میشود.
یلدا برگرفته از واژهای سریانی به معنای «زایش» و «تولد» است. در باور ایرانیان قدیم تاریکی نماینده اهریمن بود و چون در طولانیترین شب سال، تاریکی اهریمنی بیشتر میپاید، این شب برای ایرانیان نحس بود و چون فرا میرسید، آتش میافروختند تا تاریکی و عاملان اهریمنی و شیطانی نابود شده و بگریزند، مردم گرد هم جمع شده و شب را با خوردن، نوشیدن، شادی و پایکوبی و گفتگو به سر میآوردند و خوانی ویژه میگستردند، هرآنچه میوه تازهی فصل که نگاهداری شده بود و میوههای خشک در سفره مینهادند. در آیینهای ایران باستان برای هر مراسم جشن و سرور آیینی، خوانی میگستردند که بر آن افزون بر آلات و ادوات نیایش مانند آتشدان، عطردان، بخوردان و غیره، برآوردهها و فراوردههای خوردنی فصل و خوراکهای گوناگون نهاده میشد.
ایرانیان باستان با این باور که فردای شب یلدا با دمیدن خورشید، روزها بلندتر میشوند و تابش نور ایزدی افزونی مییابد، آخر پاییز و اول زمستان را شب «زایش مهر» یا «زایش خورشید» میخواندند و برای آن جشن بزرگی برپا میکردند و از این رو به دهمین ماه سال دی (دی در دین زرتشتی به معنی دادار و آفریننده) میگفتند که ماه تولد خورشید بود. کریسمس مسیحیان نیز ریشه در همین اعتقاد دارد. فرهنگ اوستایی، سال با فصل سرد شروع میشد و در اوستا، واژه «سَرِدَ» یا «سَرِذَ» که مفهوم «سال» را افاده میکند، خود به معنای «سرد» است و این به معنی بشارت پیروزی اورمزد بر اهریمن و روشنی بر تاریکی است.
ابوریحان بیرونی از این جشن با نام «میلاد اکبر» نام برده و منظور از آن را «میلاد خورشید» دانستهاست. در کتاب آثارالباقیه بیرونی از روز اول دی ماه، با عنوان «خور» نیز یاد شدهاست و در قانون مسعودی نسخه موزه بریتانیا در لندن، «خُره روز» ثبت شده، اگرچه در برخی منابع دیگر «خرم روز» نامیده میشود. فردوسی به استناد منابع خود، یلدا و «خور روز» را به هوشنگ از شاهان پیشدادی ایران نسبت داده است.
ایرانیان گاه شب یلدا را تا دمیدن پرتو پگاه در دامنهی کوههای البرز به انتظار باز زاییده شدن خورشید مینشستند؛ برخی در مهرابهها (نیایشگاههای پیروان آیین مهر) به نیایش مشغول میشدند تا پیروزی مهر و شکست اهریمن را از خداوند طلب کنند و شب هنگام دعایی به نام «نی ید» را میخوانند که دعای شکرانه نعمت بوده است. روز پس از شب یلدا (یکم دی ماه) را خورروز (روز خورشید) و «دیگان» میخواندند و به استراحت میپرداختند و تعطیل عمومی بود (خرمدینان، این روز را خرم روز یا خره روز می نامیدند).
خورروز در ایران باستان روز برابری انسانها بود؛ در این روز همگان از جمله پادشاه لباس ساده میپوشیدند تا یکسان به نظر آیند و کسی حق دستور دادن به دیگری نداشت و کارها داوطلبانه انجام میگرفت نه تحت امر. در این روز جنگ کردن و خونریزی حتی کشتن گوسفند و مرغ ممنوع بود؛ این موضوع را نیروهای متخاصم با ایرانیان نیز میدانستند و در جبههها رعایت میکردند و خونریزی به طور موقت متوقف میشد و بسیار دیده شده که همین قطع موقت جنگ به صلح طولانی و صفا تبدیل شده است. در این روز بیشتر از این رو دست از کار میکشیدند که نمیخواستند احیاناً مرتکب بدی شوند که آیین مهر ارتکاب هر کار بد کوچک را در روز تولد خورشید گناهی بسیار بزرگ میشمرد. ایرانیان به سرو به چشم مظهر قدرت در برابر تاریکی و سرما مینگریستند و در خورروز در برابر آن میایستادند و عهد میکردند که تا سال بعد یک سرو دیگر بکارند.
بنابر یک سنت دیرینه آیین مهر شاهان ایرانی در روز اول دی ماه تاج و تخت شاهی را بر زمین می گذاشتند و با جامه ای سپید به صحرا می رفتند و بر فرشی سپید می نشستند. دربانها و نگهبانان کاخ شاهی و همهی بردهها و خدمتکاران در سطح شهر آزاد شده و به سان دیگران زندگی میکردند. رئیس و مرئوس، پادشاه و مردم عادی همگی یکسان بودند. البته درستی این امر تایید نشده و شاید افسانهای بیش نباشد. ایرانیان در این شب باقی مانده میوههایی را که انبار کرده بودند به همراه خشکبار و تنقلات میخوردند و دور هم گرد هیزم افروخته مینشستند تا سپیده دم بشارت روشنایی دهد زیرا به زعم آنان در این شب تاریکی و سیاهی در اوج خود است.
فال حافظ و شاهنامه خوانی:
از رسمهای بی نظیر شب یلدا، «فال حافظ گرفتن» است. اگر رسمها و آیینهای دیگر یلدا را میراثی از فرهنگ چند هزار ساله بدانیم، ولی فال حافظ گرفتن در شب یلدا در سدههای اخیر به رسمهای شب یلدا افزوده شده است. شاهنامه خوانی و قصه گویی پدربزرگ و مادربزرگ دور کرسی برای کوچکترها نیز، از آیینهای یلدا است که خاطرات شیرینی برای بزرگسالی آنها فراهم میآورد.
هندوانه: هندوانه یادآور گرمای تابستان و حرارت خورشید است. باور قدیمیان بر این بوده که اگر مقداری هندوانه در شب یلدا بخورید، در سراسر زمستان، سرما و بیماری بر شما غلبه نخواهد کرد و این باور، با خواص هندوانه که سرشار از ویتامین های a و b و c است، مطابقت دارد. هندوانه همچنین قاچهای مدور میخورد و چون خورشید، یادآور گرمای تابستان و فرونشاندن عطش است.
انار: این میوه در سفره شب یلدا نماد شادی و زایش و تولد است. انار میوهای خون ساز است و به کسانی که رنگ پریده و ضعیف هستند، توصیه میشود آب انار بنوشند. سیستم دفاعی بدن را تقــویت میکند و موجب افزایش انرژی و تصفیه خـون میشود و رنگ و روی کسی را که آب انار میخورد، زیبا و شاداب میکند؛ به همین دلیل انار را نماد زایش و شادی میدانند.
آجیل: آجیل شب یلدا شامل پسته، بادام، فندق و گردو است و در بعضی مناطق از میوههای خشک نیز به عنوان آجیل شب یلدا استفاده میشود. دانههای آجیل سرشار از کالری و ویتامین و مواد معدنی هستند و نمی گذارند افراد پوستشان خراب شود، ریزش مو بگیرند، افسرده شوند یا قدرت بیناییشان کم شود. البته این به شرطی اسن که زیاد مصرف نکنند و خیلی هم شور نباشند و الا موجب چاقی و افزایش وزن میشود!
سفره شب یلدا، «میَزد» (Myazd) نام داشت و شامل میوههای تر و خشک، نیز آجیل یا به اصطلاح زرتشتیان، «لُرک» (Lork) که از لوازم این جشن و ولیمه بود، به افتخار و ویژگی «اورمزد» و «مهر» یا خورشید برگزار میشد. این سفره جنبهی دینی داشته و مقدس بود و از ایزدِ خورشید، روشنایی و برکت میطلبیدند تا در زمستان به خوشی سر کنند و محتویات سفره تمثیلی از آن بود که بهار و تابستانی پربرکت داشته باشند.
در روم باستان و همزمان با ترویج مسیحیت، پرستش «سول اینویکتوس» (خورشید شکست ناپذیر) ایزد پاگان رومی بسیار شایع بود و رومیان، میلاد او را در زمان انقلاب زمستانی جشن میگرفتند. سول اینویکتوس در آیین میترائیسم رومی نیز نقشی ویژه داشت و حتی میتراس (معادل یونانی میترا ایزد باستان ایرانی) لقب خورشید شکست ناپذیر را داشت.
محققان معتقدند که مسیحیت غربی چارچوب اصلی خود را که به این دین، پایداری و شکل بخشیده به مذاهب پیش از مسیحیت روم باستان، از جمله میترایسم مدیون است و برای نمونه تقویم کلیساها، بسیاری از بقایای مراسم و جشنهای پیش از مسیحیت به خصوص کریسمس را در خود نگاه داشته است و کریسمس به عنوان آمیزهای از جشنهای ساتورنالیا و زایش میترا در روم باستان در زمان قرن چهارم میلادی با رسمی شدن آیین مسیحیت و به فرمان کنستانتین به عنوان زادروز رسمی مسیح در نظر گرفته شد. میان سنتهای مسیحیان و آئین میترائیسم شباهتهای زیادی وجود دارد؛ امروزه تمام مسیحیانی که تولد عیسی مسیح را جشن میگیرند هنوز هم در روز جشن، شومینه و شمعهایشان را روشن نگاه میدارند، درخت کریسمس را با چراغهای کوچک نورانی تزئین میکنند، شب زنده داری میکنند و غذاهای مخصوص و ویژه میخورند؛ به دید و بازدید یکدیگر میروند و این مناسبت را در کنار دوستان و اقوامشان جشن میگیرند؛ درست نظیر همان سنتی که ایرانیان باستان در شب یلدا برگزار میکردند! کریسمس و یلدا تنها نمونهای از بسیاری از باورها، آداب و رسوم، نمادها، داستانها و افسانههای مشترکی هستند که مردم ملل مختلف و مذاهب مختلف را به هم پیوند میزنند. زمان “کریسمس” اکنون میان شاخههای مختلف مسیحیت اعم از ارتدوکس ، کاتولیک و پروتستانها، متفاوت است و هریک، مبنایی را برای آن تعیین کردهاند گرچه همگی به سالروز تولد “مهر” (میترا) – خدای پاکی- در ایران باستان نزدیکند.
۱) شب زایش مهر بر اساس باورهای کهن (مهر به معنای خورشید است و تاریخ پرستش آن در میان ایرانیها و آریاییها به پیش از دین زرتشت بازمیگردد که پس از ظهور زرتشت این پیامبر او را اهورامزدا تعریف کرد).
۲) بلندترین شب سال، یعنی طولانیترین تاریکی است، نشانهی اهریمنی شبی شوم و ناخوشایند که از فردا به کوتاهی میگراید.
3) پایان برداشت محصولات سیفی و آغاز فصل استراحت در جامعهی کشاورزی (در این روز پادشاهان با دهقانان و برزگران مجلس میکردند و در یک سفره با ایشان غذا میخوردند و میگفتند: قوام دنیا به کارهایی است که به دست شما میشود).
نکته زیبا و بیادماندنی بلندترین شب سال در این است که همه ایرانیان اعم از فارس، ترک، کرد، لر، بلوچ و عرب شب یلدا را شب جشن، شادی، دور همنشینی، مهرورزی، دوستی و صداقت میدانند. یلدا، پاسداشت فرهنگ و سنتهای خوب ایرانی است: در کنار هم بودن و مهمان هم بودن و کنار هم به فردای روشن چشم داشتن، کنار هم بودن و نیایش، کنار هم بودن و انار خوردن و حافظ خواندن، کنار هم بودن و قصه گفتن از دیروزی که رفته است و میتواند چراغ راه بچههای فردا باشد...
شب یلدا یا شب چله آخرین روز آذرماه، شب اول زمستان و درازترین شب سال است.ایرانیان باستان با باور اینکه فردای شب یلدا با دمیدن خورشید، روزها بلند تر شده و تابش نور ایزدی افزونی می یابد، آخر پاییز و اول زمستان را شب زایش مهر یا زایش خورشید می خواندند و برای آن جشن بزرگی برپا می کردند.
این جشن در ماه پارسی «دی» قرار دارد که نام آفریننده در زمان قبل از زرتشتیان بوده است که بعدها او به نام آفریننده نور معروف شد.
نور، روز و روشنایی خورشید، نشانه هایی از آفریدگار بود در حالی که شب، تاریکی و سرما نشانه هایی از اهریمن. مشاهده تغییرات مداوم شب و روز مردم را به این باور رسانده بود که شب و روز یا روشنایی و تاریکی در یک جنگ همیشگی به سر می برند. روزهای بلندتر روزهای پیروزی روشنایی بود، در حالی که روزهای کوتاه تر نشانه یی از غلبه تاریکی.
● پیشینه جشن
یلدا و جشن هایی که در این شب برگزار می شود، یک سنت باستانی است. این جشن مراسمی آریایی است و پیروان میتراییسم آن را از هزاران سال پیش در ایران برگزار می کرده اند. یلدا روز تولد میترا یا مهر است. این جشن به اندازه زمانی که مردم فصول را تعیین کردند کهن است.
● مراسم و آداب جشن
برای در امان بودن از خطر اهریمن، در این شب همه دور هم جمع می شدند و با برافروختن آتش از خورشید طلب برکت می کردند.
آیین شب یلدا یا شب چله، خوردن آجیل مخصوص، هندوانه، انار و شیرینی و میوه های گوناگون است که همه جنبه نمادی دارند و نشانه برکت، تندرستی، فراوانی و شادکامی هستند. در این شب هم مثل جشن تیرگان، فال گرفتن از کتاب حافظ مرسوم است. حاضران با انتخاب و شکستن گردو از روی پوکی و یا پری آن، آینده گویی می کنند.
جشن شب یلدا جشنی است که از ۷ هزارسال پیش تاکنون در میان ایرانیان برگزار می شود. ۷ هزار سال پیش نیاکان ما به دانش گاه شماری دست پیدا کردند و دریافتند که نخستین شب زمستان بلندترین شب سال است.
یکی دیگر از دلایل برگزاری این جشن، شب زادروز ایزدمهر یا میترا است. مهر به معنای خورشید است و تاریخ پرستش آن در میان ایرانی ها و آریایی ها به پیش از دین زرتشت بازمی گردد که پس از ظهور زرتشت این پیامبر او را اهورامزدا تعریف کرد. یکی از ایزدان اهورایی مهر بود که هم اکنون بخشی از اوستا به نامش نامگذاری شده.
در «مهریشت» اوستا آمده است؛ «مهر از آسمان با هزاران چشم بر ایرانی می نگرد تا دروغی نگوید».
● آیین های جشن شب یلدا
یکی از آیین های شب یلدا در ایران، تفال با دیوان حافظ است. مردم دیوان اشعار لسان الغیب را با نیت بهروزی و شادکامی می گشایند و فال دل خویش را از او طلب می کنند.
در برخی دیگر از جاهای ایران نیز شاهنامه خوانی رواج دارد. بازگویی خاطرات و قصه گویی پدربزرگ ها و مادربزرگ ها نیز یکی از مواردی است که یلدا را برای خانواده ایرانی دلپذیرتر می کند. اما همه اینها ترفندهایی است تا خانواده ها گرد یکدیگر آیند و بلندترین شب سال را با شادی و خرسندی به سپیده برسانند.
در سراسر ایران زمین، جایی را نمی یابید که خوردن هندوانه در شب یلدا جزء آداب و شیوه آن نباشد. در جاهای گوناگون ایران، گونه های تنقلات و خوراکی ها به تبع ژیرامون و شیوه زندگی مردم منطقه بهره برده می شود اما هندوانه میوه ای است که هیچ گاه از قلم نمی افتد، زیرا شمار زیادی به این باورند که اگر مقداری هندوانه در شب چله بخورند در سراسر چله بزرگ و کوچک یعنی زمستانی که در پیش دارند سرما و بیماری بر آنها غلبه نخواهد کرد.
مردم شیراز در شب یلدا به شب زنده داری می پردازند و برخی نیز بسیاری از دوستان و بستگان خود را دعوت می کنند. آنها در این شب سفره یی می گسترانند که بی شباهت به سفره هفت سین نوروز نیست و در آن آینه را جای می دهند. گونه های بی شمار آجیل و تنقلاتی چون نخودچی، کشمش، حلواشکری، رنگینک و خرما و میوه هایی چون انار و به ویژه هندوانه خوراکی های این شب را تشکیل می دهند.
در آذربایجان مردم هندوانه چله (چیله قارپوزی) می خوردند و باور دارند که با خوردن هندوانه لرز و سوز و سرما به تن آنها تاثیری ندارد.
در اردبیل رسم است که مردم، چله بزرگ را سوگند می دهند که زیاد سخت نگیرد و معمولاً گندم برشته (قورقا) و هندوانه و سبزه و مغزگردو و نخودچی و کشمش می خورند. در گیلان هندوانه را حتماً فراهم می کنند و باورمندند که هرکس در شب چله هندوانه بخورد در تابستان احساس تشنگی نمی کند و در زمستان سرما را حس نخواهد کرد. «آوکونوس» یکی دیگر از میوه هایی است که در این منطقه در شب یلدا رواج دارد و به روش خاصی تهیه می شود.
در فصل پاییز، ازگیل خام را در خمره می ریزند، خمره را پر از آب می کنند و کمی نمک هم به آن می افزایند و در خم را می بندند و در گوشه یی خارج از هوای گرم اتاق می گذارند، ازگیل سفت و خام، پس از مدتی پخته و آبدار و خوشمزه می شود. آوکونوس (ازگیل) در اغلب خانه های گیلان تا بهار آینده یافت می شود و هر زمان هوس کنند ازگیل و تازه و پخته را از خم بیرون می آورند و آن را با گلپر و نمک در سینه کش آفتاب می خورند.بنا به روایت مردم کرمان تا سحر انتظار می کشند تا از قارون افسانه یی استقبال کنند. قارون در پوشاک هیزم شکن برای خانواده های فقیر تکه های چوب می آورد. این چوب ها به زر دگرگون می شوند و برای آن خانواده، ثروت و روزی به همراه می آورند.
● جشن شب یلدا
جشن شب یلدا یک جشن کاملاً زنده است و همه مسیحیان جهان این جشن را با نام جشن تولد مسیح برگزار می کنند. یلدا و مراسمی که در نخستین شب بلند زمستان و بلندترین شب سال برپا می کنند سابقه یی بسیار دراز داشته و مربوط می شود به ایزد مهر.
این جشن که یکی از کهن ترین جشن های ایران باستان است در اصطلاح به آن شب چله هم می گویند. چله بزرگ از یکمین روز دی ماه جشن خرم روز تا دهم بهمن که جشن سده است به طول می انجامد و آن را چله بزرگ می نامند به آن دلیل که شدت سرما بیشتر است، آنگاه چله کوچک فرا می رسد که دهم از بهمن تا بیستم اسفند به طول می انجامد و سرما کم کم کاسته می شود.
چله اول که اولین روز زمستان و یا نخستین شب آن است تولد مهر و خورشید شکست ناپذیر است، زیرا مردم دوره های گذشته که پایه زندگی شان برکشاورزی و چوپانی قرار داشت و در طول سال با سپری شدن فصل ها و تضادهای طبیعت خو داشتند و براثر تجربه و گذشت زمان با گردش خورشید و تغییر فصول و بلندی و کوتاهی روز و شب و جهت حرکت و قرار ستارگان آشنایی یافته و کارها و فعالیتشان را براساس آن تنظیم می کردند و به تدریج دریافتند که کوتاهترین روزها آخرین روز پاییز یعنی سی ام آذر و بلندترین شب ها شب اول زمستان است اما بلافاصله بعد از این با آغاز دی روزها بلندتر و شب ها کوتاه تر می شود.
اقوام قدیم آریایی جشن تولد آفتاب را آغاز زمستان می گرفتند خصوصاً ژرمن ها که این ماه را به خدای آفتاب نسبت می دهند و زیاد هم بی تناسب نیست چرا که آغاز زمستان مثل تولد خورشید است که از آن روز در نصف کره شمالی رو به افزایش و ارتفاع و درخشندگی می گذارد و هر روز قوی تر می شود. در این شب آتش برمی افروختند تا تاریکی و عاملان اهریمنی و شیاطین نابود شده و بگریزند و همچنان که خورشید به مناسبت فروغ و گرمای کارسازش تقدس پیدا کرده بود آتش نیز همان والایی را نزد مردمان دارا شد.
چون تاریکی فرا می رسید در پرتو روشنایی آتش تاریکی اهریمنی را از بین می بردند. در شب یلدا یا تولد خورشید افراد دور هم جمع می شدند و جهت رفع این نحوست آتش می افروختند و خوان ویژه مانند سفره یی که عید نوروز تهیه می کنند اما محتویات آن متفاوت است می گستراندند و هر آنچه میوه تازه فصل که نگهداری شده بود و میوه های خشک در سفره می نهادند.
این سفره جنبه دینی داشته و مقدس بود و از ایزد خورشید روشنایی و برکت می طلبیدند تا در زمستان به خوشی سر کنند و میوه های تازه و خشک و چیزهای دیگر در سفره تمثیلی از آن بود که بهار و تابستانی پربرکت داشته باشند و همه شب را در پرتو چراغ و نور و آتش می گذراندند تا اهریمن فرصت دژخویی و تباهی نیابد. سفره شب یلدا سفره میزد است و میزد عبارت است از میوه های تر و خشک و آجیل یا به اصطلاح زرتشتیان لرک که از لوازم این جشن بود که به افتخار و ویژگی مهر یا خورشید برگزار می شد.
امروز هم ایرانیان در سراسر جهان این جشن زیبا را در کنار یکدیگر برگزار می کنند و به خواندن شاهنامه و گرفتن فال حافظ می پردازند.
بیشتر مردم فقط میخواهند زندگی خوب و خوشی داشته باشند و همواره در زندگی شاد و موفق باشند، اما آیا تا به حال از خود پرسیدهاید که چگونه میتوانید ابعاد تازهای را وارد زندگی خود سازید؟ منظور از ابعاد تازه در زندگی، افقهای تازهای است که برای خود بهوجود میآوریم و معنا و وضع تازه و عمیقتری به زندگی خویش میدهیم. بعضی وقتها پیش آمده که به خودمان قول میدهیم از فردا زندگی بهتری را آغاز کنیم، اما متاسفانه بعد از مدتی زیر قول خود میزنیم.
بیشتر مردم بر این باورند که کسب موفقیت در زندگی سخت و دشوار است، اما در حقیقت برای دستیافتن به موفقیت در زندگی به تلاش و کوشش و جدیت نیاز است. فقط کافی است بخواهیم و اراده کنیم.
اگر میخواهید در زندگی فردی موفق باشید به نکاتی که در زیر اشاره میشود توجه کنید:
1ـ کنترل استرس
یکی از مهمترین راههای استثنایی برای کسب موفقیت در زندگی کنترل استرس است. درصد قابل توجهی از مردم دچار استرس و اضطراب هستند. به عبارت دیگر هیچکس در دنیا نیست که بتواند استرس و اضطراب را به طور کامل کنترل کند. البته استرس و اضطراب تا حدودی طبیعی است و همراه ما. هنگامی که دچار استرس میشوید، یک نفس آرام و عمیق بکشید به صورت دم و بازدم، بعد بدنتان را شل کنید و اندامها را بکشید و سپس کلمات آرامشبخش را با خود تکرار کنید، به عنوان مثال با خود بگویید، من آرام هستم یا من استرس و اضطراب ندارم و از محیطی که باعث ایجاد استرس در شما شده است، خارج شوید. سعی کنید استرس خود را کنترل کنید. زمانی که بتوانید با این روش یا هر روش دیگری که خودتان میدانید استرستان را کنترل کنید، آن وقت میتوانید با آرامش بیشتری مشکلات زندگی را بررسی و سپس حل و فصل کنید؛ زیرا توانستهاید در زندگی به آرامش نسبی دست یابید. در نتیجه یک گام در جهت موفقیت، در زندگی برداشتهاید.
2 ـ تغذیه مناسب
یکی دیگر از راههای موفقیت در زندگی توجه داشتن به تغذیه سالم است. شما با داشتن یک رژیم غذایی مناسب و استفاده بیشتر از سبزیها، مواد معدنی، انواع ویتامینها و ثابت نگه داشتن قند خون میتوانید فشارهای روانی را کم کنید. تلاش کنید به جای استفاده از مواد غذایی کنسرو شده و نیز پرچرب، بیشتر از غذاهای خانگی و طبیعی استفاده کنید، زیرا غذاهای کنسرو شده بیشتر شامل مواد افزودنی است و فقط باعث اضافهوزن میشود. پس از رژیم غذایی خود غافل نشوید، که سلامت بدن را تضمین میکند. زمانی که به لحاظ روحی و جسمی سالم باشید، میتوانید به موفقیتهای زیادی در زندگی خود دست یابید.
3 ـ ورزش کردن
ورزش کردن هم روی موفقیت شما در زندگی تاثیر میگذارد. پس هر روز ورزش کنید، زیرا بدن به ورزش روزانه نیاز دارد. در واقع سعی کنید ورزش را در برنامههای روزانه خود بگنجانید. بد نیست بدانید ورزش فقط برای سلامت جسم نیست، بلکه در روحیه ما نیز خیلی موثر است. پس از چند دقیقه ورزش روحیه پس از ورزش و بعد از ورزش را مقایسه کنید. ورزش سموم بدن را دفع میکند و باعث شادابی میشود، کالریهای اضافه در بدن را میسوزاند، ضریب هوشی را بالا میبرد و خستگی ناشی از کارهای روزانه را از بدن ما از میان میبرد. در نتیجه زمانی که ورزش میکنید سالمتر و سرحالتر میشوید، آن وقت بهتر میتوانید با مشکلات خود کنار بیایید.
4 ـ افکار مثبت
برای رسیدن به موفقیت در زندگی باید افکار مثبت را جایگزین افکار منفی کنید، زیرا افکار مثبت یکی از عوامل موثر بر موفقیت در زندگی محسوب میشود. وقتی افکار منفی به سراغتان آمد و ذهنتان را درگیر خود کرد، یک نفس عمیق بکشید و سپس با آرامش به موضوعات خوب و امیدبخش فکر کنید، زیرا افکار منفی مانع رسیدن شما به اهدافتان میشود. اگر بتوانید بر افکارتان مسلط شوید، آن وقت میتوانید با روحیهای مناسب و خوب به هدفتان در زندگی دست یابید. موفقیت ما در زندگی به نوع تفکر و نیز نگرش ما بستگی دارد. پس همیشه مثبت فکر کنید و شاد باشید، زیرا لحظهها در گذرند.
5 ـ روحیه خوب
یکی دیگر از مهمترین راهکارهای موفقیت در زندگی داشتن روحیه مثبت و بالاست. ما میتوانیم با انقلاب درونی تغییرات مثبتی در روحیه خود و اطرافیان ایجاد کنیم. اگر روحیه مثبت داشته باشیم، چهره و نگاه ما بشاش میشود و روحیه اطرافیان ما نیز بهتر میشود و اگر روحیه منفی داشته باشیم هم حال خودمان را خراب کردهایم و هم حال اطرافیان را. شما با داشتن روحیه بالا میتوانید افکار منفی را از ذهنتان پاک کنید و با آرامش خاطر به دنبال کسب موفقیت در زندگی بروید. پس مراقب روحیه خود باشید.
و در پایان موفقیت در زندگی به نحوه تفکر و نیز نگرش ما بستگی دارد. پس استرس خود را کنترل کنید، به تغذیه خود توجه داشته باشید، ورزش کنید و افکار منفی را از ذهنتان بزدایید و در نهایت روحیهای بالا داشته باشید.
همیشه مهربان خواهم ماند
حتی اگر کسی قدر مهربانیم را نداند
من خدایی دارم که به جای همه برایم جبران میکند …
*
*
*
زندگی باغی ست
که باعشق باقی ست
مشغول دل باش نه دل مشغول
بیشتر غصه های ما ازقصه های خیالی ماست
اگر فرهاد باشی همه چیز شیرین ست
*
*
*
هر چقدر هم که ضعیف باشی ؛
گاهی اوقات …
می توانی تکیه گاه باشی !
*
*
*
اگر داشته های زندگی خود را شمارش کنید
مجالی برای شمارش نداشته های زندگی خود نخواهید یافت…
*
*
*
بر درخت زنده ، بی برگی چه غم ؟
وای بر احوال برگ بی درخت !
*
*
*
*
هرچه فکر شما بزرگتر باشد،
به همان اندازه بیشتر به افکار دیگران احترام میگذارید…
*
*
*
زندگی شاید آن لبخندی ست ، که دریغ اش کردیم . . .
*
*
*
حس قشنگی ست …
بودن انسان هایی که به یک چشم بر هم زدن
دلت را پر از حس زیبای به پرواز در آمدن ، میکنند …
*
*
*
میان مرغان مهاجر آن که در انتهاست شاید ضعیف ترین باشد …
شاید امّا …
دل بسته ترین است …
*
*
*
آدمها عادت میکنند
به هر چیزی ؛
حتی به خنجر هایی که از پشت میخورند …
برچسب های مهم
هر ردپای آهویی را که دیدی دنبال نکن
این روزها زیادند گرگ هایی که با کفش آهو راه میروند ..!
.
.
.
.
.
تو را پاک آفرید ایزد ز خود شرمت نمی آید
که روزی پاک بودستی ، کنون آلوده دامانی ؟
.
.
.
رسیدن فردا برای هیچکس حتمی نیست،
پس به کسانی که دوستشان دارید ابراز عشق کنید، شاید فردا هرگز نیاید.
.
..
..
..
بابا داشت روزنامه میخوند
بچه گفت: بابا بیا بازی!
بابا که حوصله بازی نداشت
ی تیکه از روزنامه رو ک نقشه دنیا بود
رو تیکه تیکه کرد و گفت :
فرض کن این پازله…! درستش کن!
چند دقیقه بعد بچه درستش کرد
بابا، باتعجب پرسید:
توکه نقشه دنیا رو بلد نیستی چطور درستش کردی؟!
بچه گفت: ادمای پشت روزنامه رو درست کردم …
دنیا خودش درست شد
آدمای دنیا که درست بشن…
دنیا هم درست میشه...
.
.
.
یکی ازبهترین هدایایی که میتوانید به کسی بدهید،
این است که بخاطر اینکه بخشی اززندگی شماست،
از او تشکر کنید !
.
.
.
همیشه مهربان خواهم ماند .
حتی اگر کسی قدر مهربانیم را نداند.
من خدایی دارم که به جای همه برایم جبران میکند….
.
.
.
زندگی تفسیر سه کلمه است:
خندیدن، بخشیدن، فراموش کردن،
پس تا می توانی،
بخند، ببخش، فراموش کن.
.
.
.
دروغ بگو تا باورت کنند
آب زیر کاه باش تا بهت اعتماد کنند
بی غیرت باش تا آزادی حس کنند
خیانت هایشان را نادیده بگیر تا آرام باشند
کذب بگو تا عاشقت شوند
هرچه نداری بگو دارم
هرچه داری بگو بهترینش را دارم
اگه ساده ای ، اگه راستگویی ، اگه باوفایی ، اگه با غیرتی
اگه یکرنگی بدان که همیشه تنهایی رفیق …
.
.
.
.
آنگاه که غرور کسی را له می کنی،
آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران می کنی،
آنگاه که شمع امید کسی را خاموش می کنی،
آنگاه که بنده ای را نادیده می انگاری،
آنگاه که حتی گوشت را می بندی تا صدای خرد شدن غرورش را نشنوی،
آنگاه که خدا را می بینی و بنده خدا را نادیده می گیری،
می خواهم بدانم،
دستانت را بسوی کدام آسمان دراز می کنی تا برای
خوشبختی خودت دعا کنی؟
.
..
...
....
بچه های فقیر…فقط در زنگ انشا
تعطیلات را به کنار دریا می روند ..!
برچسب های مهم